کد مطلب:27933 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

بحث درباره حدیث منزلت












بی گمان، حدیث منزلت كه نقل های گونه گون آن را آوردیم، یكی از فضیلت های بلند علوی و مناقب بزرگ علی علیه السلام را فراز می آورد. همچنین روشن می گردد كه پیامبر خدا در موقعیت های بسیاری، به این فضیلت سخن گشوده است و آنچه در نبرد تبوك بر زبان مباركشان جاری گشته، گرچه مشهورترین، امّا تنها موضع ذكر این فضیلت نیست.

اسناد متعدد و گزارش های فراوان این حدیث، جای تردیدی در صدور قطعی آن نمی نهد و گستردگی نقل و فراوانی طریق های آن بدان جا رسیده است كه عالمان و محدّثان بزرگ اهل سنّت به تواترِ آن و فراوانی طرق و منابع گوناگون آن تصریح كنند و بر این نكته تأكید ورزند كه این حدیث در میان احادیث نقل شده از پیامبرصلی الله علیه وآله استوارترین است و اتفاق راویان حدیث و حافظان آثار را بر صحت آن ابراز دارند.

حَسَكانی درباره اسناد این حدیث نوشته است:

و استاد ما، ابو حازم حافظ، درباره حدیث منزلت می گفت: آن را با پنج هزار سند نقل كرده ام.[1].

و در همین باره محمّد بن عبد البرّ می گوید:

گروهی از اصحاب، گفته پیامبرصلی الله علیه وآله:«تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی» را روایت كرده اند و این حدیث از استوارترین و درست ترین احادیث است.

سعد بن ابی وقّاص آن را از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل كرده است و طریق های حدیث سعد، جدّاً فراوان است و ابن ابی خیثمه و دیگران این طریق ها را ذكر كرده اند.

ابن عبّاس، ابو سعید خدری، امّ سلمه، اسماء بنت عمیس، جابر بن عبد اللَّه و گروهی كه ذكر آنها به درازا می كشد نیز این حدیث را نقل كرده اند.[2].

و محمّد بن یوسف گنجی نوشته است:

بر صحت این حدیث اتفاق است، پیشوایان حافظ حدیث آن را نقل كرده اند، مانند: ابو عبد اللَّه بخاری در صحیح خود، مسلم بن حجّاج در صحیح خود، ابو داوود در سنن خود، ابو عیسی ترمذی در جامع خود، ابو عبد الرحمان نسائی در سنن خود و ابن ماجه قزوینی در سنن خود و همه بر درستی آن اتفاق دارند، تا آن جا كه بر صحت آن اجماع است. حاكم نیشابوری گفته است:این حدیث به حدّ تواتر رسیده است.[3].

و سیوطی حدیث منزلت را در كتابش به نام الأزهار المتناثرة فی الأخبار المتواترة كه مختص نقل احادیث متواتر است آورده و با این كار به تواتر آن تصریح كرده است.[4].

آنچه آوردیم، گوشه ای از نظرات گفته شده درباره اسناد این روایت را نشان می دهد و تردیدی نیست كه جستجو در منابع و كتاب های حدیثی، هر گونه شك در صدور قطعی آن را نفی می كند.

از نظر مضمون حدیث نیز می بینیم كه همه آنچه هارون در عصر موسی علیه السلام داشته است به جز نبوّت، برای علی علیه السلام قرار داده شده است. قرآن كریم مقامات هارون را چنین بیان داشته است:«وَ اجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی * هَرُونَ أَخِی * اشْدُدْ بِهِ ی أَزْرِی * وَ أَشْرِكْهُ فِی أَمْرِی؛[5] و از میان خاندانم، وزیری برای من قرار بده؛ هارون، برادرم را. پشتم را به او محكم بدار و او را در كار من شریك كن».

در احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله این مقامات برای علی علیه السلام به صراحت، تعیین شده است.[6].

قرآن كریم، بخش دیگری از مقامات هارون را به این شكل، ذكر كرده است:«اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛[7] در میان قومم، به جای من بنشین و اصلاح كن و از راه تباهكاران پیروی مكن».

واقعیت زندگی علی علیه السلام و دفاع بی نظیر او از پیامبر خدا و حضور همیشگی و بی مانند او در همه نبردهای پیامبرصلی الله علیه وآله، هر یك نشانه ای بر این است كه خدای متعال، علی علیه السلام را برای پیامبر خدا همچون هارون برای موسی قرار داد.

پیامبر خدا در ابلاغ دعوت خود، به شیوه طبیعی و روش عادی امور، رفتار كرد و در این میان، علی علیه السلام برترین و استوارترین یاور او بود. خوابیدنش در بستر او، جانبازی و فداكاری شگفتش در نبرد بدر كه نخستین میدان آزمون مسلمانان و ماجرایی هراس انگیز بود، حمایت سترگش از پیامبرصلی الله علیه وآله در جنگ احد، آن هنگام كه بسیاری از مدعیان گریختند، هماوردی اش با عمرو بن عبدِ وُد در پیكار خندق، پس از محاصره ترسناك مشركان، و جلوه قدرتش در خیبر، در حالی كه پیامبر خدا و اصحابش پشت دیوارها و دژهای آن متوقف گشته بودند، و جز اینها، همه نشانه آن است كه كمك او به پیامبرصلی الله علیه وآله، سرنوشت ساز بوده است.

بر این بیفزاییم كه این احادیث، دلالت می كند كه علی علیه السلام از دیگر اصحاب متمایز است و هیچ یك از آنان قابل مقایسه با او نیستند، همان گونه كه هارون در میان بنی اسرائیل چنین بوده است؛ در روایاتی كه در پی می آید، دقت كنید:

امام علی علیه السلام:خداوند - كه نامش مبارك باد! -... پیامبرش را با من پشت گرم كرد و مرا به نصرت او گرامی داشت و با دانش او شرافت داد و حكمت های او را به من بخشید و تنها مرا وصیّ او كرد و برای جانشینی در امّتش برگزید.

پیامبرصلی الله علیه وآله در مجلس انبوه و مملوّ از مهاجر و انصار گفت:«ای مردم! علی برای من، به منزله هارون برای موسی است، جز آن كه پیامبری پس از من نیست». پس مؤمنان به یاری خداوند، سخن پیامبرصلی الله علیه وآله را فهمیدند؛ زیرا می دانستند كه من، نه برادر نسبی اویم - آن گونه كه هارون برادر موسی بود - و نه پیامبرم كه نبوّتم اقتضای آن كند؛ بلكه این، جانشین كردن من از سوی او بود، همان گونه كه موسی، هارون را جانشین خود كرد، آن جا كه می گوید:«اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ؛ جانشین من در میان قومم باش و اصلاح كن و از راه مفسدان، پیروی مكن».

ابو خالد كابلی:به سرور عابدان، علی بن حسین علیهما السلام گفته شد:مردم می گویند كه بهترین مردم پس از پیامبر خدا ابو بكر، سپس عمر، سپس عثمان و پس از آنها، علی علیه السلام است.

امام علیه السلام فرمود: پس با حدیثی كه سعید بن مُسَیّب از سعد بن ابی وقّاص نقل كرده است، چه می كنند كه پیامبرصلی الله علیه وآله به علی علیه السلام فرمود:«تو برای من به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی، جز آن كه هیچ پیامبری پس از من نیست»؟ چه كسی در زمان موسی علیه السلام همچون هارون بوده است؟[8].

ابو هارون عبدی:از جابر بن عبد اللَّه انصاری پرسیدم معنای گفته پیامبرصلی الله علیه وآله به علی علیه السلام كه:«تو برای من به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی، جز آن كه هیچ پیامبری پس از من نیست» چیست؟

گفت: به خدا سوگند، با آن [ گفته]، او را جانشین خود بر امّتش كرد در حیات و پس از وفاتش، و طاعتش را بر آنان واجب ساخت. پس هر كس پس از این گفته به خلافت او گواهی ندهد، از ستمكاران است.[9].

سلم بن وضّاح:نزد محمّد بن عبد اللَّه بودیم كه معلّی بن سلیمان از او پرسید:مقصود پیامبرصلی الله علیه وآله از این گفته:«تو برای من به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی» چه چیزی بوده است؟

گفت:مقصودش اطاعت از علی علیه السلام پس از پیامبرصلی الله علیه وآله، همچون اطاعت از پیامبرصلی الله علیه وآله در زمان حیاتش بوده است.[10].

ر. ك:ص 131 (احادیث خلافت).

ج 8، ص 79 (خانواده).

ج 8، ص 84 (همچون سرم نسبت به تنم است).

ج 8، ص 83 (جایگاه اونسبت به من، مثل جایگاه من نسبت به خداست).

ج 8، ص 106 (وزیر من).

ج 8، ص 341 (عمربن خطاب) وص 313 (سعد بن ابی وقاص) وص 322 (عبد اللَّه بن عبّاس).

تاریخ دمشق:186 - 142/42.









    1. شواهد التنزیل:195/1. مقصود از پنج هزار طریق، كثرت راویانی است كه در طبقه های مختلف، این حدیث نقل كرده اند، ولی طبقه اول، یعنی اصحاب پیامبر نزدیك به ده نفر هستند.
    2. الاستیعاب:1875/202/3.
    3. كفایة الطالب:283.
    4. الأزهار المتناثرة فی الأخبار المتواترة:103/76.
    5. طه، آیه 32 - 29.
    6. ر. ك:ج 8، ص 113 (جانشین من).
    7. اعراف، آیه 142.
    8. معانی الأخبار:2/74.
    9. معانی الأخبار:1/74.
    10. مناقب الإمام أمیر المؤمنین:429/510/1.